sinoohe

 
ملحق شده: 2010-10-25
خنک آن قمار بازی که بباختش هر آنچه که ببودش . نماندش هیچ الا هوس قمار دگر
امتیاز181بقیه
مرحله بعد: 
Points needed: 19

ماورای جن و روح

 



آشنائي با مفاهيم معنایی ؟؟برای، داشتن جن و روح غيره در زندگي

مهدي فرزند ع. و ن. نوشته است :من هميشه به ماوراالطبيعه علاقه مند بوده ام و در لحظه لحظه زندگيم هم سعي كرده ام كه حوادث و پديده هاي اطرافم رو از ديد منشا وعلت باطني و معنوي اون ارزيابي كنم و با مطالعه شرح حال زندگي عرفا و اولياي خدا ، عشق و انگيزه معنوي لازم جهت سير و سلوك رو در خودم ايجاد كنم اما چه كنم كه دشمن (شيطان) بسيار قوي بوده و با تمامي مظاهرش و از هر طرف حمله ميكند و دست ما خالي و توانمان كم است . من مدتي با مداومت بر خواندن سوره جن آن هم به تعداد مشخص و آداب خاص براي ارتباط با اجنه مومن و استفاده از راهنماييهاي آنها تلاش كردم و تا حد شنيدن صداي اونها پيش رفتم ولي بنا به دلايلي من جمله نداشتن استاد و اينكه خوب اونها هم مثل ما مامور به تكليف بوده و ممكن است خطا و اشتباه داشته باشند و خيلي نميتوان روي حرفشان حساب كرد ، از اين كار دست كشيدم(موضوع به 2 سال پيش باز ميگردد) البته مدتي است كه تقريبا هفته اي يكبار آنها را در خواب مي بينم ولي نميدانم كه از اوهام است ويا اينكه آنها در اطراف من بوده وخواهان ارتباط مي باشند ؟ يكبار هم كه اين موضوع را با فردي كه ادعا ميكرد با يكي از بزرگان مومنين جن در ارتباط است مطرح كردم ، گفت جني دور و بر تو نيست ليكن روح فرد مومني كه بسيار هم قويست از تو محافظت ميكند اما نتوانست كه آن روح را به من معرفي بكند وبگويد كه روحِ كيست؟

و … من دراينجا ميخواستم از شما خواهش كنم كه با توجه و سير در ملكوت اين حقير ، صحت وسقم گفته هاي آن شخص را در مورد من مشخص نموده و در صورت داشتن روح حامي آن را به من معرفي نماييد و در صورت امكان ، راه ارتباط با ايشان را .

همچنين ميخواستم خواهش كنم كه من را در حركت در مسير درست سير الي الله و ارتباط با ماورا راهنمايي و ياري نماييد زيرا به دليل وجود وحضور شيطان و اياديش كه لحظه اي مارا رها نمي كنند ، احساس ميكنم كه ايمانم ثابت و مستقر نگرديده و درحاليكه بعضي اوقات از لحاظ معنوي قوي و ثابت قدم ميشوم در مقابل گاهي اوقات نيز بسيار ضعيف و ناتوان ميگردم و با اينكه از نوجواني در اين مسير بوده ام ليكن به دليل اين درجا زدنها پيشرفت خاصي نداشته ام وچون فرصت عمر هم بسيار اندك و مغتنم بوده و وقت تنگ است .

پاسخ : حرفهای آن فرد دروغ بوده و چنان نیست از جمله مسايل فرهنگي ما توجه به مسايب معنايي و موجودات ناديدني است. ماوراءطبيعه حرف غلطي است همه امور جهان در يک جا هست و در يک جا نيست در اروپا شما از جن به مردم بگوييد نمي فهمند. ولي در ايران بسياري از افراد صاحب نام از اين بنده درخواست تسخير و داشتن جن داشته اند . تا چند دهه آينده هيچ جني با انسان مرتبط نمي شود. کتاب دانستني هاي و داستانهاي از جن را بخوانيد تا کنون اين همه مطلب از اين موجودات در کتابي نيامده توضيحات من در آنجا کافي است.در باب شیطان هم باید توجیه برای قدرت شیطان نکنید به قدرت خود برایمقابله با هوای نفس و قیامت فکر کنید از قران استفاده کنید ولو با لمس کردن و در آغوش گرفتن ولی برای فقط خودتان نه ریا و خودنمایی.

ارتباط با جن و روح و جادوگري و.. همه از شهوات نفساني است.و توقع کمک از آنها داشتن شرک است . در قرآن بيش از صد آيه راجع به من دون الله است و خلاصه آن اين است که هر که از غير خدا کمک بخواهد مشرک است .روزي چند بار اياک نعبد و اياک نستعين مي گوييد؟راست مي گوييد يا دروغ؟ اگر راست ميگوييد نبايد از هيچ موجودي غير خدا ياري و چشمداشت کمک داشته باشيد. اين توحيد واقعي است ولي خود اعمال خودرا گفته ايد اين همه وقت هدر داديد از موجودي پست تر از انسان ياري بخواهيد؟ فردا جواب خدا را چه مي دهيد؟بدترين اسرافها اسراف زمان است.

بدترين اعمال در نزد خدا رياکاري در دين است زيرا رياکار در دين بدتر از کافر است بدتر از مشرک است .چرا؟ چون رياکاران در دين از خدا نمي ترسند که هيچ ,او را به خيال خود مسخره مي کنند خدا و دين او را به بازي و سخره مي گيرند . به اين دليل مجازات سخت در آخرت دارند در دنيا هم خدا خير را از آنها ميگيرد و چنين مردمي را دچار بدبختي و بلا و نا آرامي و فساد وتباهي مي کند.

شما نياز به آرامش داريد گاه فکر ميکنيد اگر مردم به شما توجه کنند آرام ميشويد؟یا میخواهید که باشید که مثلا جن و روح داشته و شق القمر کنید؟ يا در جمع مطرح باشيد؟ ولي بدانيد عرفاي واقعي از توجه و اقبال مردم چون اژدها مي گريزند .چون ارتباط با مردم سخت و دشوار است. مخصوصا در جامعه ما که امور در هم رفته است.

در کار ما نه احضار روح و نه جن و نه هیچ کار غیر عادی نیست که نيست . ما بايد دنبال خدا باشيم روح چه کاره است که بدون اذن خدا به من و شما اذيت يا حمايت کند؟ و اگر هم کرد چه کسي غير خدا مي تواند ما را ياري کند؟اين عقايد شرک و شهوت و خود فريبي و انحراف است اول بايد خود را بشنايسد و کاملا به ضعف و قدرت و نيازهاي خود آشنا شويد . به حدي که در هر لحظه بدانيد چه ميخواهيد؟بازيها و توجيهات نفس را بشناسيد . ما بر خلاف قدما سلوک در راه خدا را با کشتن و نفس و فنا و اين ظلم ها مترادف نمي دانيم بدون نفس انسان مي ميرد بايد آنرا شناخت و با او مدارا کرد تا همراه شما و تربيت شود.بايد سوره هاي مومن و مومنون و زمر و معاج را که صفات مومن در آن هست را با دقت بخوانيد و به آنها عمل کنيد.

فعلا” براي درک آرامش روزانه هفت يا يازده بار حمد بخوانيد با دقت و تمرکز در معناي آن و در نماز هم به معني آن بسيار دقيق شويد انسان براي آرامش است که به سوي پول و مقام و شهرت و و… ميرود و بعد ميفهمد آرامش ندارد آرامش در دوستي با خدا و ياد اوست آرامش کاذب در همه جا و هيچ جا. دوستان من در ايران مي توانند شمارا در اين زمينه کمک کنند . ولي راه دشوار است اما اگر بتوانيد چند گام هم جلو بياييد خوب است . از غذاي غير شيميايي و طبيعي و لبنيات بيشتر استفاده و در ياد خدا باشيد با او دوست واز او مدد بخواهيد.

خاطره ای از یک دوست خوب
سلام.خوبی؟
قرار بود که بگم شبا چه اتفاقی برام میوفتاد.
ببین خیلیا اینو باور نکردن ولی اونایی که همچین اتفاقی براشون افتاده بود باور می کنن
چند وقت بود که با چندتا دختر جنی منی و شیطانی دوست شده بودم.یعنی یه جوری بودن.هی دنبال احظار روح و جن و اینا بودن
منم کم کم افادم تو خطش.خیلی دلم میخواست که شیطان رو ببینم و ازش بخوام یه کارایی واسم انجام بده.
واسه ی همین شبا کارم شده بود کفر به خدا و احظار شیطان و خل بازی
چند وقت هم انقدر اوضاعم خراب شده بود که خون میخوردم
خلاصه تا اینکه یه شب ناامید از احظار و ندیدن شیطان که خوابیدم، یهو ساعت 2 و 10 دقیقه از خواب بیدار شدم
کاملا از خواب بیدار بودم.یعنی طوری نبود که بگ الان دارم خواب می بینم.هوشیار هوشیار بودم
بعد یهو احساس کردم که هدفون کامپیوتر توی گوشمه و صدای آهنگشو قشنگ میشنوم.
بعد دستمو تکون دادم تا هدفونو از توی گوشم در بیارم که یهو حس کردم که فیش هدفون در اومد و صداش بلند بلند توی خونه پخش میشه
همش هر کاری می کرم تا از جام پاشم نمیشد.یه چیزی منو میخوکوب کرده بود به تخت.چندبار سعی کردم که پاشم.اولش تونستماما انگار یکی موهامو میکشید تا منو برگردونه روی تخت.
صدای بلند کامپیوتر هم داشت منو دیوونه میکرد.یه لحظه چشممو بستم و روی تخت دوباره میخکوب شدم.انگار یه چیزی افتاده بود روم و منو سفت گرفته بود.طوری که من حسش نمیکردم اما نمیذاشت تکون بخورم
وقتی که چشمم بسته بود به خودم تلقین کردم که صدای کامپیوتر الکیه که یهو دیدم آهنگه داره چرت و پرت میخونه.یه صداهای عجیب و غریبی بود که نگو.نترسیده بودم اما خیلی گیج شده بودم
تا حالا سبک متال خیلی ناجور رو شنیدی؟فکر کن آهنگ ریحانا یهو تبدیل شد به یه موزیک خشن که همش صدای نعره و غرغر و خرناس بود
بعد به این فکر افتادم که این یا جنه یا شیطان.بعد تند تند شروع کردم به بسم الله گفتن
میگن اگه بسم الله بگی جن و شیطان فرار میکنه.
باورتون نمیشه.وقتی که بسم الله گفتم صد یه جیغ وحشتناکی اومد و طوری که انگار اون شیطان داره از تو یا روی جسم من دور میشه تمام جسم من از سر تا پام شروع کرد به مورمور شدید
بعد طوری که انگار داره دور میشه یهو صدای جیغش کم شد و یهو همهی صداهای توی اتاقم قطع شد
یهو آمپر بدنم اومد پایین و احساس کردم که اتاقم خنکتر شد
چندوقت بعد دوباره این اتفاق برام افتاد اما نه به این شدت
اما وقتی که دوباره بسم الله گفتم صدای جیغ خفیفی شنیدم و دوباره مورمور شدم
دفعه ی سوم که این اتفاق افتاد دیگه صدای جیغ نشنیدم اما یه جیز جیز کوچولو و طوری که انگار بدنم داغ باشه و یهو آب سرد بریزن روش شدم
دیگه بعدش توبه کردم و دیگه دنبالش نرفتم
اما بعضی وقتا بیخوابی به سرم میزنه و هی احساس می کنم که یکی میخواد منو بیدار نگه داره
نمیدونم چمه.خیلی ا این چیزا خوشم میاد اما دلم نمیخواد که توی زندگیم از این چیزای وحشتناک اتفاق

 

 

با تشکر ((سینوهه))سینوهه