نوش جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان
نوش جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان
سلام و عرض ادب
روز بخیر دوستان
این چند بیت زیبا تحفه ایست ناقابل
تقدیم میکنم خدمت همه عزیزان خوب مون
رهروان كوي جانان سرخوشاند
عاشقان در وصل و هجران سرخوشاند
جان عاشق، سر به فرمان ميرود
سر به فرمان سوي جانان ميرود
راه كوي ميفروشان بسته نيست
در به روي بادهنوشان بسته نيست
باده ما ساغر ما عشق ماست
مستي ما در سر ما عشق ماست
دل ز جام عشق او شد مي پرست
مست مست از عشق او شد مست مست
ما به سوي روشنايي ميرويم
سوي آن عشق خدايي ميرويم
دوستان! ما آشناي اين رهيم
ميرويم از اين جدايي وارهيم
نور عشق پاك او در جان ما
مرهم اين جان سرگردان ما
ما درس سحر در ره میخانه نهادیم
محصول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
مهر لب او بر در این خانه نهادیم
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود
بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم
چون میرود این کشتی سرگشته که آخر
جان در سر آن گوهر یک دانه نهادیم
المنه لله که چو ما بیدل و دین بود
آن را که لقب عاقل و فرزانه نهادیم
قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ
یا رب چه گداهمت و بیگانه نهادیم
سلام و عرض ادب
خدمت
همه عزیزان
روز خوب و پر باری
را برایتان
آرزومندیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
مرغ در فیسبوک نوشت:
دمم گرم! بالاخره پرواز یاد گرفتم! کیف می کنین چطوری تونستم از سفره های مردم بپرم؟!
و اما کامنت هایی که برای مرغ رسیده است بدین شرح می باشد:
خروس: ابرو می اندازی، بالا، بالا؛ می دونم سرت شلوغه حالا!
مرغ: آقای خروس! ده دفعه گفتم بهت شماره نمیدم؛ لطفا دیگه برام کامنت نذار؛ وگرنه از توی لیست دوستانم پاکت می کنم!
پنگوئن: خواهشا! بگو چطوری تونستی بپری! دومین آرزوی من اینه که بتونم پرواز کنم!
مرغ: اینطوری که نمیشه گفت؛ خیلی بحثش تخصصیه؛ راستی اولین آرزوت چیه؟!
پنگوئن: اولین آرزوم اینه که ازم عکس رنگی بگیرن؛ یعنی میشه علم اینقدر پیشرفت کنه که این اتفاق بیفته؟!
نخود هر آش: ببخشید شما روزی چندتا تخم می ذارین؟!
مرغ: این مسئله خصوصیه؛ لطفا وارد حریم شخصی من نشین!
نخود هر آش: بگو دیگه؛ لطفا!
مرغ: من اصلا تخم نمی ذارم؛ هیکلم خراب میشه!
ماهی: هه! زیاد به پروازت نناز؛ شنیدم ذرت و کنجاله سویا گرون شدن؛ امروز فرداست که از گشنگی بمیری بیچاره!
روباه: اگه یک وقت به خاطر نداشتن غذا، خواستی خودکشی کنی من درخدمتم! بهم تک بزنی دو سوته میام دم آغلت می خورمت!
مرغ: نخیر! مگه دیشب اخبار رو ندیدین؟! یک عالمه غذا برام وارد کشور شده؛ از اون لحاظ مشکلی ندارم!
روباه: به! به! این عکس جدیدت رو که گذاشتی خیلی خوشگل شدی؛ چه سری، چه دمی، عجب پایی!
مرغ: الکی زور نزن! من داستانت رو با اون کلاغه که قالب پنیری بر دهن داشت رو خوندم؛ گول نمیخورم!
قشرآسیب پذیر: ببخشید؛ شما؟!
مرغ: من مرغم دیگه؟! به همین زودی منو فراموش کردین؟!
بوقلمون: دمت گرم! جای منو گرفتی! قبلا غذای پولدارها «نون و بوقلمون» بود؛ حالا شده «نون و مرغ»؛ چطوری اینقدر یک شبه تونستی پله های ترقی رو بالا بری و پیشرفت کنی؟! دست ما رو هم بگیر!
خروس: بیا با هم دوست شیم؛ بیا تشکیل خانواده بدیم!
مرغ: برو بابا! ما خیلی اختلاف طبقاتی داریم؛ هر وقت تونستی مثل من پرواز یاد بگیری بیا خواستگاریم!
خروس: برو بابا! اصلا می رم با همین مرغ های یخ زده ازدواج میکنم!
روباه: یک وقت این کار رو نکنی خروس؛ مرغ های یخ زده واقعا «سرد» هستن؛ به درد تو نمی خورن!
خروس: خب می رم با یکی از این مرغ های پرکنده که پشت ویترین مغازه ها گذاشتن مزدوج میشم! بای، بای!
و این یکی هم خالی از لطف نیست
چگونه می توان زنی را راضی نگه داشت!؟
دوستان آدینه خوب و شادی را آرزومندم
سلام""
دوستان آخر هفته خوبی را داشته باشین
هرکی دهنش آب افتاد لایک کنه
چگونه می توان زن را راضی نگه داشت!؟